دلنوشته های من

برکه ای در همین نزدیکی ست

با نیلوفری در آن

در انتظار دیدار ساحل

آه

چه انتظاری عبث

هرگز نشود این دیدار

تا زمانی که اشک برگهایش در برکه جاریست

نرسد به ساحل

آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۶۵ مطلب توسط «pouya heydari» ثبت شده است


عقد را در دنیا می بندند،


ولی انعقاد مربوط به عالم بالاست


تا انعقاد نباشد،عقد صورت نمیگیرد


پس همسری را که دارید،


اول خدا برایتان بریده بود که عقد شما هم عملی شد


خدا هم که جز(خوب)برای بنده مومن نمیبرد


پس قدر انچه خدا اعطا کرده است بدانید...


ارزش هدیه به هدیه دهنده است


هرچه از دوست رسد،نیکوست

#حاج اسماعیل دولابی

pouya heydari


تورا دوست دارم ولــــــی رو نکردم 
فقط شــــــــــــــعر گفتم،هیاهو نکردم

نگفتم،که روزی که گفتم، بــــــگویی :
کف دست خــــود را که من بو نکردم

ضمیــــــــــــر مخاطب برایم تو بودی 
به غیر تــــــو من،قصدی از او نکردم

سرم با تو چرخید هر ســــــو که رفتی 
دلم را به غیر از تو همــــــــسو نکردم

به پیش حســــــــــــــــــودانِ تو اعتنایی
به یاوه ســـــــــــــــــراییِ بد گو نکردم

خودت را خودت را،تو را دوست دارم!
تو را دوســــت دارم،ولی رو نکردم....

"زنده یاد قیصر امین پور"

pouya heydari


ببین داداش من،من تجربه کردم.
با اصرار عاشقش کردم.
وابسته اش کردم.
در عین حال که باور داشتم عاشقم شده.
ذره ذره 
دلشو شکستم.
غرورشو خورد کردم.
گفتم دوستت ندارم.
گفتم برو به زندگیت برس.
 
گفتم بیا تمومش کنیم.
ولی فقط سکوت کرد...
روزی رسید که فهمیدم بد کردم.
اونم دل داره.
احساس داره.
غرور داره.
اونم خدای خودشو داره.
فهمیدم تنها کسش بودم،امیدشو نا امید کردم.
فهمیدم اون به من و حرفام اعتماد کرده بود.
فهمیدم تموم اون لوس بازیاش برای من بوده!
فقط برای اینکه شادم کنه!
فهمیدم وقتی میگفته دوستت دارم از ته قلب کوچولوش بوده!
فهمیدم تک پر خودم بوده!
فهمیدم حتی با این همه بلا،دلش نیومده نفرینم کنه!
 
ته دلش تا خواسته بگه بیمعرفت!
گفتهخداجونم مواظبش باش.
 
فهمیدم بد کردم.
فهمیدم نامردی کردم.
فهمیدم بیمعرفتی کردم.
ولی
خیلی دیر فهمیدم.
این قدر دیر که دیگه داغون شده بود...
چقد زود دیر میشه!!!
بسلامتی دلامون که دلتنگ کسایی میشه که اصلا نمیدونن دل چیه!!!!!
pouya heydari


هــر لحظه از زنـــدگی بـایــد صـرف عشـق شـود،
در این صورت زنـــدگی تبدیـل به عبادت می شود،
و دیگر نیـازی بـه جستجــوی خـداونــد نیست،
زیــرا خداونــد خــود به نــزد کسی خواهد آمـد
که
طعـم عشـق را چشیــــده است…!

pouya heydari


گـیـــرم تـمـآم دنـیـآ بـگـویـنــد مـآ مـآل هــم

نـیـسـتـیــم

مــآبـه درد هـم نـمــیـخـوریـم

گـیـــرم بـرآی زیـر یـک سـقـف رفـتـن

عـشـق ، آخـریـن مـعـیـآر ایـن جـمـآعـت بــآشـد
گـیـرم دوسـت داشـتـن بـدون سـنـد حـرآم بـاشـد
عـجـیـب بـاشـد

بـآور نـکـردنـی بـآشـد
گـیـــرم تـآ آخـر عـمـر تـنـهـآ بـمـآنـم
گـیـــرم هــرگـز دسـتـآنـت در دسـتـآنـم قـفـل
نـشـود

مـــــن امـآ
گـیـــر ایـن گـیـــــرهآ نــیـسـتــم
من تــآ ابـد

گـیـر چــشـمـآن تــوام
گیر دوســت دآشـتـنـت
pouya heydari

مـــــواظب بـــاش

اگــــــــــــــــــــر از شنــــیــدن صــــداش دلــــت لــــرزیـــد

اگـــــــه هــــــــرچـــــی بــــــدی کـــــــــرد تـــو فـــــرار نــکـــــردی و مـــــوندی

دیگه تــــــــــــــــــــمومــــــــــــه

اونــــ

شــــده هــــمه دنــــیات

pouya heydari



دلنشین... ای غم دلواپسی ات بر کمرم
من از آنی که تو پنداشته ای خسته ترم
 
عمرِ من کمتر از آن است که باور بکنم
که تو یک روز بخواهی بروی از نظرم
 
راه برگشت کجا؟ لمس کن این فاجعه را
بی تو هر لحظه، پلی می شکند پشتِ سرم
 
باز هم کشته و بازنده ی این جنگ منم
که تو با لشکر چشمانت و... من یک نفرم!!!
 
دل به دریای جنون می دهی و می گذری...
دل به دریای جنون می دهم و می گذرم.
 
آه دیوانه! تو آنسوی جهان هم بروی
من به چشمان تو از پلک تو نزدیک ترم...
#محسن نظری
 
حتی ممکن است
این شالگردن
اصلا خوب از آب در نیاید
و تو را گرم نکند اما
هر رجی که ناشیانه می بافم
قلب مرا گرم می کند
و زندگی مان را .
من این صحنه را
از بچگی دوست داشته ام
زنی که در پاییز
برای مردی در زمستان
شال گردن می بافد .
| #رویا شاه حسین زاده |

ادامه اشعار عاشقانه کوتاه

💤 شهرِ بزرگ است تنم !
غم طرفى
من طرفى...
#مولانا

 
pouya heydari